دخترك روياهاي من

استفاده از بابايي به جاي مبل براي تماشاي بي بي انيشتن     يعني اين چيه دور كمرش     قورباغه سبز كه اينجوري اويزونش شده و اصرار داشت كه كل خونه اينجوري راه بره     ...

پارميس بانوي ما و به قول بابايي (ابرو قجري بابا) 18 ماهه شدند خداي مهربان را سپاسگذاريم                                                                                                           ...

مامان: كي اين توپو برات خريده؟ پارميس: اَدّسس مامان:   مامان: كي بود زنگ زد؟ پارميس: اَدّسس مامان:   مامان: پارميس رفته بوديم فروشگاه خانمهه بهت چي گفت؟ پارميس: اَدّسس مامان:  و ..................   خلاصه كلمه اي به نام اَدّسس در فرهنگ لغات دخملي وجود دارد كه نمي دونم خطاب به چه چيزي است......   ...

آسمان من     زمین بی حد و اندازه من خودِ من دخترک رویاهای تمام نشدنی من حس میکنم هر شب در تو زاده میشوم در میان هرم نفس هایت جان میدهم از نو متولد میشوم در آغوشم بگیر سالهاست خودم را در تو جستجو میکنم ...... حس میکنم مادرم در تو متولد شده است به دامانم بیا به دامانت بکش مادرت را در خردسالی میان دستان کوچکت ! دخترک زیبای من زمین و آسمان من مهر و ماه من رویای با تو بودن در من از بین نمیرود ؛ واقعی نمیشود! هر شب صورتت را لمس میکنم حس میکنم خوابم! آیا این تویی که از من متولد شده ای؟ یا من هر دم از حیرت و تعج...

از آنجاييكه خيلي بابايي وقت شناسه جشن مجله شهرزاد كه از ساعت 5-7 برگزار مي شد ما راس ساعت 7:20 دقيقه رسيديم فرهنگسراي ابن سينا و ............... هيچي ديگه برنامه تمام شده ود وهمه داشتند ميرفتن خونه هاشون ما هم رفتيم شهر كتاب كه كنار فرهنسرا بود پارميس  در شب بازي هلند و آرژانتين فارغ از تمام هياهو ها و كري خوني ها و غرق در دنياي كودكي خود معجوني متشكل از ماست و چيپس و تخمه و اب با چاشني شكلات درست كرده و هم ميزند تا قوام بياييد   مامان هم با نظارت كامل تمام هوش و حواسش به شما بود كه مبادا تخمه اي برداري و يا اينكه هوس كني از معجوني كه درست كردي بچشي و دريغ از اينكه ثانيه اي از بازي را ديده ب...