دخترك روياهاي من

خانه كودك فراز كه فكر كنم اكثر تهراني ها بشناسن http://farazhouse.com/ فروشگاه مجهز و كاملي از انواع اساب بازي وسايل كمك آموزشي و تجهيزات مهدكودك ها و ... است (البته خيلي اسباب بازي ها و عروسك هاي خوشگلي كه فروشگاه هاي ديگر دارند اينجا نداره) خانه كودك فراز تخفيف 25 درصدي داشت و براي همين رفتيم اونجا مبلي كه  براي پارميس قصد خريد داشتيم و همه جا  200 تومن بود با قيمت 160 خريديم اما بسياري از وسايل و اسباب بازي هاي  قيمتي بالاتر از فروشگاه‌هاي ديگه داشتند. اما در كل براي خريد اسباب بازي و ... مثل رفتن به فروشگاه شهروند به جاي رفتن به سوپر سر كوچه هست اين هم خريدهاي دختر ما (البته لگو و چند اسباب بازي كوچك ديگر ه...

پارميس تصميم دارد بادكنك هايش را در ماشين لباسشويي گذاشته و بشويد   ...

دخترك ما اين روزا عاشق حيوانات مزرعه شده كه همش هم تحت تأثير بي بي انيشتنته بايد روزي چند بار آهنگ Old Macdonald had a farm E i E i O گوش بده خلاصه اينكه اينقدر از ديدن گاو و ببعي و اسب و .... ذوق زده ميشه كه نگو كه بابايي تصميم گرفته بره يه عروسك به شكل گاو بخره آخه كدوم دختريه كه اينقدر گاو دوست داشته باشه هر چند به شير و ببر و دايناسورها هم خيلي علاقه داره خلاصه در سفر كوتاهي كه داشتيم تلاش كرديم دخملي ببريم از نزديك ببعي و گاو و مرغ و خروس ببينه كه البته موفق به پيدا كردن گاو نشديم   در حال تماشاي گله گوسفندا         بدنبال مرغ و خروسها طوريكه همشو...

دخترك عاشق اسب سوار بر اسبي زيبا نمي دوني چقدر دلم مي خواست من هم سوار يك ياز اين اسبها مي شدم م يرفتم به دنياي خيالي كه در كودكي داشتم خوشحال كه با تو كمي تا قسمتي كودكي هايم را دوباره تجربه مي كنم گشتي در شهربازي عاشق اين نورپردازي‌هاي نقطه‌اي سبز و قرمز روي زمين و كيتي دوست داشتني كه بعد از سه دور  رضايت به پياده شدن دادي ...

استفاده از بابايي به جاي مبل براي تماشاي بي بي انيشتن     يعني اين چيه دور كمرش     قورباغه سبز كه اينجوري اويزونش شده و اصرار داشت كه كل خونه اينجوري راه بره     ...

پارميس بانوي ما و به قول بابايي (ابرو قجري بابا) 18 ماهه شدند خداي مهربان را سپاسگذاريم                                                                                                           ...

مامان: كي اين توپو برات خريده؟ پارميس: اَدّسس مامان:   مامان: كي بود زنگ زد؟ پارميس: اَدّسس مامان:   مامان: پارميس رفته بوديم فروشگاه خانمهه بهت چي گفت؟ پارميس: اَدّسس مامان:  و ..................   خلاصه كلمه اي به نام اَدّسس در فرهنگ لغات دخملي وجود دارد كه نمي دونم خطاب به چه چيزي است......   ...

آسمان من     زمین بی حد و اندازه من خودِ من دخترک رویاهای تمام نشدنی من حس میکنم هر شب در تو زاده میشوم در میان هرم نفس هایت جان میدهم از نو متولد میشوم در آغوشم بگیر سالهاست خودم را در تو جستجو میکنم ...... حس میکنم مادرم در تو متولد شده است به دامانم بیا به دامانت بکش مادرت را در خردسالی میان دستان کوچکت ! دخترک زیبای من زمین و آسمان من مهر و ماه من رویای با تو بودن در من از بین نمیرود ؛ واقعی نمیشود! هر شب صورتت را لمس میکنم حس میکنم خوابم! آیا این تویی که از من متولد شده ای؟ یا من هر دم از حیرت و تعج...

از آنجاييكه خيلي بابايي وقت شناسه جشن مجله شهرزاد كه از ساعت 5-7 برگزار مي شد ما راس ساعت 7:20 دقيقه رسيديم فرهنگسراي ابن سينا و ............... هيچي ديگه برنامه تمام شده ود وهمه داشتند ميرفتن خونه هاشون ما هم رفتيم شهر كتاب كه كنار فرهنسرا بود پارميس  در شب بازي هلند و آرژانتين فارغ از تمام هياهو ها و كري خوني ها و غرق در دنياي كودكي خود معجوني متشكل از ماست و چيپس و تخمه و اب با چاشني شكلات درست كرده و هم ميزند تا قوام بياييد   مامان هم با نظارت كامل تمام هوش و حواسش به شما بود كه مبادا تخمه اي برداري و يا اينكه هوس كني از معجوني كه درست كردي بچشي و دريغ از اينكه ثانيه اي از بازي را ديده ب...